روانشناسی

افسردگی چیست؟ آیا من افسرده‌ هستم؟

افسردگی چیست ؟! آن را بهتر بشناسید

حدود ۱۲ درصد مردم در دورانی از زندگی خود به افسردگی شدیدی که نیاز به درمان پیدا می‌کند، مبتلا می‌شوند و تقریباً در تمامی مراحل رشد انسان به‌ویژه دوره جوانی، درجاتی خفیف از حالات افسردگی مشاهده می‌شود. اکثر قریب به اتفاق موارد افسردگی، بدون درمان ظرف ۳ تا ۶ ماه خود به خود برطرف می‌گردد اما در شرایط طولانی حتماً باید از پرشک و روانشناس کمک گرفته شود. روانشناس مشهور «مارتین سلیگمن» افسردگی را به عنوان «سرما خوردگی روانی» می‌شناسند. این تشبیه به خاطر شیوع فراوان این اختلال روانی است.

پیشنهادی: تست MBTI

افسردگی چیست؟

افسردگی سایه سیاهی است که روحیه انسان را ضعیف و شادمانی را از او سلب می‌کند. هنگامی که کسی به افسردگی دچار می‌شود روابط او با اطرافیان کاهش می‌یابد و گوشه‌گیر و انزواطلب می‌گردد. متاسفانه دوستان و نزدیکان نیز از وی دوری می‌گزینند چرا که می‌ترسند سرد فرد افسرده، روح آنان را نیز منجمد سازد. افسردگی یک دیوار نامریی ولی سترگ است که فقط فرد افسرده قادر به لمس آن است و برای فروپاشی آن نیاز به کمک دارد.

آیا من افسرده‌ام؟

آیا نباید به خاطر رخ دادن یک اتفاق بد ناراحت شویم؟ وقتی ورشکسته شده‌ایم، شغل خود را از دست داده‌ایم و یا در سوگ عزیزی نشسته‌ایم، مگر ممکن است بخندیم و خوشحال باشیم؟ واضح است که حوادث تلخ حتماً ما را دگرگون می‌کند و کم حوصلگی را برای ما به ارمغان می‌آورد. وقتی درگیر مسئله مهمی باشیم و عواطف ما تحت تاثیر حوادث ناخوشایند قرار بگیرد، دیگر آن آدم قبل نیستیم. وقتی پول زیاد یا شئ با ارزش یا امانت مهمی را گم کرده‌ایم، یا در امتحانات سرنوشت ساز خود نمره بسیار بدی را کسب کرده‌ایم، و به طور کلی بدترین‌ها برای ما اتفاق افتاده، چطور می‌توانیم بی‌تفاوت باشیم؟

همچنین بخوانید:   چگونه در 10 روز خود را تغییر دهیم؟

پیشنهادی: تست هالند

مسلماً گاهی پیش می‌آید که رخدادی سبب می‌شود احساس ناخوشایندی در ما ایجاد شود، مهم این است که احساسات باید با موقعیت مناسب باشند. زمانی احساسات ما غیر منطقی خواهد شد که ریشه آن‌ها یک فکر غیر منطقی باشد. هر انسانی حق دارد در شریط خاص احساساتی مثل غم، خشم، گناه، تنفر و… داشته باشد. این احساسات دو گونه عمل می‌کند، یا احساس ما منطقی است که داشتن این احساس برای رشد شخصیت مفید است و رفتار حاصله، فرد را زیر سوال نمی‌برد، یا غیر منطقی است و نقش مخربی دارد. داشتن چنین رفتاری (غیر منطقی) موجب بروز رفتاری می‌شود که اشکالاتی را در زندگی روزمره و همچنین در روند و روش ارتباطی فرد ایجاد خواهد کرد.

تفاوت بین احساس سالم و ناسالم

بیشتر افراد واژه «افسردگی» را برای توصیف احساساتی از قبیل نااُمیدی و یا غمگینی به کار می‌برند و با مفهوم علمی آن آشنایی ندارند. فرض کنید دوست قدیمی و بسیار صمیمی شما چندی پیش از شما جدا شده و به خارج از کشور مهاجرت کرده است و شما از چنین واقعه‌ای بسیار غم‌انگیز هستید. پس واضح است شما احساس دلتنگی می‌کنید. وقتی دلتنگ کسی هستیم، معمولاً ساکت و گوشه‌گیر می‌شویم و ممکن است چهره غمگینی هم داشته باشیم. کلاً رفتار ما خالی از انگیزه و انرژی خواهد شد.

پیشنهادی: تست دیسک

غذا نمی‌خوریم، خواب خوبی هم نداریم، در این میانه متاسفانه می‌شنویم که اطرافیان چنین می‌گویند: «متاسفانه بعد از این واقعه، او افسرده شده است». البته این حالات با افسردگی شباهت‌هایی دارد، اما این غمگینی دلیلی بر افسردگی نیست چون چنین حالت عاطفی مدت زیادی دوام ندارد. فردی در این شرایط به مرور با شرایط جدید سازگار می‌شود . همانطور که گفته شد افسردگی، یکی از اختلالات شایع روانشناسی است و فردی مبتلا به افسردگی است که حداقل ۵ نشانه از آن را داشته باشد. به این نشانه‌ها اشاره می‌کنیم:

همچنین بخوانید:   ۱۱ رازی که مردان باید بدانند
نشانه های افسردگی
نشانه های افسردگی

نشانه‌های بیماری افسردگی

۱. احساس غم: فردی که احساس افسردگی دارد معمولاً اکثر مواقع غمگین است و زیاد گریه می‌کند.

۲. کاهش انگیزه: معمولاً انگیزه و علاقه خود را در مورد بسیاری از کارهایی که قبلاً جالب بوده از دست می‌دهد. فعالیت‌های قبلی مانند ورزش، سینما، مهمانی، خرید و… دیگر برایش جذاب نیستند.

۳. مشکلات خواب: بیماران افسرده با آرامش به خواب نمی‌روند و ساعت‌ها در رخت‌خواب غلت می‌زنند تا بخوابند؛ یا پس از مدت کوتاهی از خواب بیدار شده‌اند و دوباره به سختی به خواب می‌روند. البته گروهی از افراد افسرده به خواب پناه می‌بند تا کمتر از این احساس ناخوشایند آزار ببینند.

۴. تمایل به مرگ و خودکشی: گستردگی غم و اندوه سبب می‌شود فرد تمایلی به زنده بودن نداشته باشد، به همین دلیل به فکر مرگ و نابودی خود می‌افتد.

پیشنهادی: تست نئو

۵. احساس بی‌ارزشی و گناه: اعتماد به نفس پایین سبب بسیاری از رفتارهای نادرست خواهد شد. وقتی فردی عمدتاً به اشتباهات گدشته فکر می‌کند، و یاد اشتباهاتی که مرتکب شده بیندازد، احساس بی‌کفایتی و بدون ارزش بودن او را آزرده می‌کند. در بسیاری مواقع به دنبال مقصر می‌آید و در نهایت از رنج بی‌کفایتی، در افسردگی به سر می‌برد.

۶. مشکل در تصمیم‌گیری: افراد افسرده معمولاً نمی‌توانند مانند گذشته تصمیم بگیرند. البته بخشی از این مشکل به عدم تمرکز مربوط می‌شود. آن‌ها معمولاً شکایت دارند از اینکه قبلاً در زمان کوتاهی مطالعه می‌کردند و اکنون ساعت‌ها باید وقت صرف آن هدف شود و حواس پرتی دارند.

۷. تغییرات در غذا خوردن: تغییرات اشتها باعث کاهش یا افزایش وزن فرد افسرده می‌شود.

همچنین بخوانید:   زبان بدن و افراد ثروتمند

۸. خستگی و ناتوانی در انجام فعالیت‌های روزمره: خستگی و ناتوانی به حدی است که حتی رعایت بهداشت بسیار سخت جلوه می‌کند.

خطاهای شناختی فرد افسرده
خطاهای شناختی فرد افسرده

پیشنهادی: رزومه ساز 

خطاهای شناختی

تحقیقات نشان داده‌اند که افکار منفی افراد اشتباهات مشترکی دارند که به آن‌ها خطای شناختی گفته می‌شود. به اشتباهاتی که در افکار منفی خودکار وجود دارند، خطاهای شناختی می‌گوییم.

به ۹ مورد از این خطاها توجه کنید:

۱. تفکر همه یا هیچ (دنیا را سفید یا سیاه دیدن): در این خطا فرد همه چیز را کاملاً خوب یا کاملاً بد می‌بیند. این افراد بیش از حد کمال‌گرا هستند.

۲. تعمیم دادن: در این خطا، فرد یک اتفاق خاص را به کل زندگی نسبت می‌دهد و از کلماتی مثل همیشه، هرگز، همه، هیچوقت یا هیچکس استفاده می‌کند.

۳. تمرکز بر جنبه‌های منفی: فرد جنبه‌های مثبت واقعه را نادیده می‌گیرد و توجه خاصی به وجه منفی دارد.

۴. پیش‌گویی: فرد معتقد است اتفاقات آینده بدون دلیل منطقی بر خلاف میل او خواهد بود.

۵. ذهن خوانی: فرد بدون وجود شواهد کافی فکر می‌کند، می‌داند در ذهن افراد دیگر چه می‌گذرد و درباره او چه فکری می‌کنند.

۶. بزرگ‌نمایی: در این خطا فرد اشتباهات خودش را بزرگ جلوه می‌دهد.

پیشنهادی: کاریابی آنلاین

۷. بایدها: فرد معتقد است اتفاقات همانطور که او می‌خواهد باید رخ بدهد و آنکه شرایط همانطور که او می‌خواهد پیش برود.

۸. احساس تقصیر و گناه: فرد بدون دلیل موجه خود را مسئول حادثه‌ای دانسته که تقصیر او نبوده است.

۹. نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت: در این خطا فرد ویژگی‌ها و اتفاقات مثبت را نادیده می‌گیرد. در خیلی مواقع رخدادهای مثبت را تصادفی می‌داند. به توانایی‌های خود اعتقادی ندارد و خود را دست کم می‌گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا