روانشناسی

انتقال اطلاعات : صمیمی و پرنفوذ

انتقال اطلاعات در زندگی روزمره چگونه است؟

در هر ارتباطی، مسلماً شما قصد دارید اطلاعاتی را به مخاطبانتان انتقال دهید یا از او یاد بگیرید. پدری می‌خواهد فرزندش را راهنمایی کند؛ دختری از مادرش چیزی درخواست می‌کند؛ فروشنده می‌خواهد اطلاعاتی درباره خود به مشتری بدهد، رییسی از کارمندش می‌خواهد که پرونده‌ای را رسیدگی کند و کارمند از رییس، تقاضای اضافه حقوق می‌کند. یکی از پایه‌های اساسی صمیمیت و تاثیرگذاری، انتقال اطلاعات به صورت درست است. به ویژه آنکه شما زمان کمی برای آن دارید. والدین – فرزندان – مشتری‌ها و بسیاری از کسانی که مخاطب ما هستند، کم حوصله‌اند. شما باید قادر باشید در کوتاه‌ترین زمان و به بهترین و موثرترین شیوه یا شیوه‌های ممکن، اطلاعاتتان را انتقال دهید.

پیشنهادی: تست MBTI

شیوه‌های انتقال اطلاعات :

ما اطلاعاتمان را از سه راه به مخاطب خود منتقل می‌کنیم:

انتقال اطلاعات کلامی
انتقال اطلاعات کلامی

پیشنهادی: تست هالند

الف _ کلام:

بیشترین ارتباط‌های ما از راه کلام صورت می‌گیرد و شما غالباً برای انتقال مطلب خود، سخت می‌گویید. در حالیکه صحبت کردن و سخن گفتن، به تنهایی، بدترین و کم اثرترین شیوه انتقال است. تحقیقات نشان داده است که تنها ۷ درصد اصلاعات ما ار طریق کلام منتقل می‌شود. وقتی شما دو ساعت تمام برای یک نفر یا یک عده سخنرانی می‌کنید، بدون اینکه از سایر راه‌های انتقال مطلب استفاده کنید؛ عملاً فقط ۷ درصد گفته‌هایتان به مخاطب یا مخاطبانتان انتقال پیدا کرده است. چیزی کمتر از هشت و نیم دقیقه آن!

همچنین بخوانید:   شناخت شخصیت از روی لباس

پیشنهادی: تست دیسک

اگر مخاطب یا مخاطبین شما بی‌توجه‌اند یا حواسشان پرت است یا به عالم هپروت رفته‌اند، اغلب به خاطر این است که شما صرفاً صحبت می‌کنید و در بیان ضعف دارید؛ یعنی از راه‌های دیگر انتقال اطلاعات که مجموعاً ۹۷ درصد انتقال از راه آن صورت می‌گیرد؛ بهره نمی‌جویید. بر دیگران خرده نگیرید که چرا گوش نمی‌کنی؟ حواست کجاست؟ و… به خودتان خرده بگیرید که در برقراری ارتباط، ضعف دارید. به خاطر داشته باشید اگرچه کلام، اولین راه برقراری ارتبط است؛ اما کم اثرترین است.

انتقال اطلاعات و لحن و طنین
انتقال اطلاعات و لحن و طنین

ب _ لحن و طنین:

۳۸ درصد اطلاعات ما از طریق لحن و طنین صدای ما منتقل می‌شود. یعنی چیزی بیش از ۵ برابر کلام. در روانشناسی یادگیری و توجه، گفته می‌شود که اساساً یا باید محرک تغییر کند یا تحریک‌پذیر تا توجه و گیرایی تحریک‌پذیر باقی بماند و همچنان جهت‌گیری کند. مثلاً وقتی شما از پشت بام منزل خود صدای پایی می‌شنوید؛ خیز برمی‌دارید و جهت می‌گیرید و چون احتمال می‌دهید دزد آمده باشد؛ توجه فراوان می‌کنید. هرچقدر که صدای پا متغیرتر باشد مثلاً کم و زیاد شود و همچنین هرچقدر که شما متغیرتر باشید مثلاً خود را به صدا نزدیک‌تر یا دورتر کنید؛ توجه شما افزایش می‌یابد.

پیشنهادی: تست نئو

صدای پا در این مثال «محرک» است و شما «تحریک‌پذیر». سخنران و گوینده هم حکم محرک را دارد. کسی که صحبت را آغاز می‌کند؛ مدام باید لحن و طنین صدای خود را تغییر دهد. کسانی که از اول تا آخر صحبت خود، با یک تُن صدا صحبت می‌کنند؛ مخاطبان خود را از دست می‌دهند و فقط به خاطر همین یک ضعف عملاً ۳۸ درصد تاثیرگذاری و نفوذ خود را از دست می‌دهند و مطالبشان، چنان که باید و شاید انتقال پیدا نمی‌کند. به کلام خود آهنگ بدهید. صدایتان را بالا و پایین ببرید. برای خود معین کنید که از ابتدا آنچه مهم‌تر است با صدایی رسا بلندتر یا پایین‌تر بگویید.

همچنین بخوانید:   چگونه شنونده فعال باشیم؟

آنچه به واژه‌ها و جمله‌ها روح می‌دهد و جان کلام را به جان شنونده پیوند می‌زند لحن و طنین شماست. عده‌ای، به غلط، اول خیلی آهسته سخن می‌گویند و بعد به تدریج تن صدای خود را بالا می‌برند. این افراد همان ابتدا مخاطب خود را از دست می‌دهند. شنونده فقط وقتی زحمت شنیدن صدای آهسته را به خودش می‌دهد که قبلاً چیزی برایش جلب توجه کرده باشد. ابتدا اشتیاقی برای شنیدن عبارت یا واژه‌ای ایجاد کنید. سپس آن را با تُنی دیگر بگویید. صدای یکنواخت و تغییر نکردن لحن و طنین، یکی از مهم‌ترین علت‌های حواس‌پرتی، چرت‌زدن، خمیازه‌کشیدن مخاطب است که شما را به ناراحتی وا می‌دارد.

انتقال اطلاعات همراه با حرکت
انتقال اطلاعات همراه با حرکت

پیشنهادی: رزومه ساز 

ج _ حرکات:

آنچه تا کنون گفتیم یعنی کلام و طنین در مجموع ۴۵ درصد اطلاعات ما را منتقل می‌کند. ۵۵ درصد بقیه، بیش از نیمی از آن، از طریق حرکات منتقل می‌شود. این حرکات، بیش از همه به حرکات موزون و هماهنگ دست وابسته است و پس از آن به تغییر چهره، قیافه (حرکات عضلات صورت) و تغییر حالت و ژست و یا اصلاً تغییر مکان. دقت کنید. بیش از نیمی از اطلاعات ما را حرکات ما منتقل می‌کنند. پس: مناسب با کلام خود حرکت کنید. دست خود را حرکت دهید. گاه لبخند بزنید. گاه چهره در هم بکشید.

گاه لخت و بی‌اعتنا باشید و گاهی محکم و نرم چشم به جایی بدوزید. شاید فقط با جرکت لب‌ها و چشم، دَه‌ها چهره متفاوت بتوان ایجاد نمود. به کلام خود شکل تصویری بدهید. خود را به نرمی برای شنونده به تصویر بکشید؛ با حرکات هماهنگ خود؛ به همین سادگی. اگر شما در فاصله ۲۰ سانتی‌متری مخاطب خود بنشینید یا بایستید و چون مجسمه‌ای سرد و بی‌روح و بی‌حرکت سخن بگویید و شروع کنید مقاله خود را بخوانید؛ عملاً به حضار می‌گویید: به من بی‌توجه باشید. اصلاً به من اعتنا نکنید. هر کسی به کار خودش بپردازد. و در عالم خودش فرو رود.

همچنین بخوانید:   خشم را بهتر بشناسید

پیشنهادی: کاریابی آنلاین

ترکیب کلام و لحن و حرکت
ترکیب کلام و لحن و حرکت

ترکیبی منطقی برای نفوذ:

برای نفوذ کلام و تاثیرگذاری مطلوب، شما باید سه شیوه کلام، لحن و حرکات را با هم استفاده کنید. این، بدان معنا نیست که شما هنگام صحبت کردن، باید خود را به در و دیوار بکوبید. ابداً. منظوز از تغییر لحن و طنین و حرکت، این است که شما به تناسب کلام خود، تنوع موزون و هماهنگی را در لحن و حرکات خود بوجود آورید. در این تغییرات نباید افراط کنید که ناآرامی گوینده حمل بر اضطراب او می‌شود و در نتیجه مخاطبان خود را از دست می‌دهید. تغییر لحن و طنین به تناسب کلام و حرکت و تغییر وضعیت نیز به تناسب کلام. آن هم نه مداوم و پشت سر هم و افراطی. نرم و ملایم در عین حال پرشور و جذاب و تاثیرگذار باشید. سخنران‌های برجسته و معلمان و استادان نمونه، بیش از همه به تاثیر ترکیب منطقی کلام و لحن و حرکات واقفند و از صمیمیت ایجاد شده نیز بهره فراوان می‌برند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا