چگونه شنونده فعال باشیم؟
مهارت خوب گوش دادن بیاموزید
دیگران دوست دارند از خودشان، از مسایل و مشکلاتشان، از موفقیتها و کامیابیهایشان و از موضوعات مورد علاقه خود حرف بزنند اما نه برای یک شنونده انفعالی و بیتفاوت، بلکه برای یک شنونده فعال. وقتی شما چشم به چشم گوینده، صرفاً سکوت میکنید او گمان میکند سراپا گوشید!
شما در اینصورت یک شنونده انفعالی و بیتفاوت هستید که گوینده کاملاً درک میکند. نوع دیگر شنونده غیرفعال بودن این است که در حین صحبت گوینده، سر خود را بالا و پایین ببرید.
پیشنهادی: تست MBTI
شما میتوانید به مخاطب چشم بدوزید و در عالم رویای خود فرو بروید؛ حتی میتوانید به غریزه خود سر تکان دهید و باز بیتوجه باشید و گوینده کاملاً میفهمد. اصولاً هیچوقت فکر نکنید که میتوانید با زرنگی! حقیقت را مخفی کنید و مخاطبتان متوجه نشود. اشتباهی که همه ما مرتکب میشویم این است که همیشه فکر میکنیم خودمان خیلی خوب حالتهای افراد دیگر را درک میکنیم اما دیگران نمیتوانند این کار را انجام دهند و میپنداریم که دست ما برای دیگران رو نمیشود.
پیشنهادی: تست هالند
شنونده فعال باشید
وقتی یک نفر رو در رو برای شما صحبت میکند، یکی از بهترین روشها سوال کردن است. وقتی سوال میکنید نشان میدهید که واقعاً حواستان به صحبتهای اوست. حتی اگر همه چیز برایتان روشن و واضح است سوال بکنید تا گوینده اطمینان خاطر یابد که توجه شما جلب شده و دارید کاملاً به حرفهای او گوش میدهید. ولی آنچه مهم است، نحوه، کیفیت و تعداد این سوالها است.
بهترین پرسشها پرسشهایی هستند که حالت قیدی دارند و بیشتر بر مکان، زمان و وضعیت تاکید میکنند. سوالات قیدی به گوینده دو چیز را نشان میدهد:
- حواس شما کاملاً جمع است.
- حتی زمان و مکان برای شما اهمیت دارد.
پیشنهادی: تست دیسک
درک این موضوع، گوینده را به گفتن بیشتر و بیشتر علاقهمند میکند و با شور و حوصلهی بیشتری میگوید. سوالاتی مثل: «چی؟!» ، «چه گفتی» و… سوالات بسیار بدی هستند که تاثیر منفی در ذهن گوینده میگذارد. این سوالات ضد صمیمیت هستند. «چه گفتی؟» یعنی اینکه: من اصلاً حواسم نبود و هیچ چیز از موضوع را درک نکردم و این ناراحت کننده است. در حالیکه سوالات قیدی یعنی همه چیز را کاملا فهمیدم به غیر از زمان یا مکان. دانش آموزان یا دانشجویانی که از معلم یا استاد خود میخواهند مطلبی را بار دیگر تکرار کند؛ عملاً او را کلافه میکنند. چون درخواستِ دوباره گفتن مطلب، یعنی شما در تمام مدتی که او داشته آن مطلب را توضیح میداده، کاملاً بیتوجه بودهاید. دقیقاً مشخص کنید و بخش کوچکی را بخواهید.
پیشنهادی: تست نئو
مثال:
_دیروز، رفته بودم خانه آقای علوی.
_کِی؟
_دیروز. راستی نزدیک خونشون یه پارک درست کردن.
_خونشون کجاست؟
_خیابان …….
_پارکش بزرگه؟
_خیلی هم بزرگ نیست. اما خب با اینکه عصر دوشنبه بود، خیلی شلوغ بود. اطلاً انتظار نداشتیم که اینطوری باشه. مخصوصاً که هوا هم هیچ خوب نبود.
_چطور؟ سرد بود؟
_نه منتها خیلی باد میآمد. چنان خاکی بلند شده بود که ….
البته، سوالات گرچه عالیاند و یک محرک بسیار خوب برای بیشتر گفتن گوینده محسوب میشوند؛ نباید پشت سرهم و فراوان باشند. چرا که این خود کلافه کننده است. شما در سکوت گوش دهید. هر جا که احساس کردید حواستان دارد پرت میشود یا گوینده احساس میکند که شما گوش نمیدهید یا تمرکز ندارید؛ یک سوال کنید. سوال شما در عین حال علاقهمندی شما را برای بیشتر شنیدن و بیشتر دانستن نشان میدهد. شما میتونید آداب معاشرت اجتماعی را بخوانید.
روش دیگر فعالانه شنیدن
یکی از روشهای شنونده فعال بودن مطالب، به خاطر سپردن قسمتهایی از کلام گوینده است که شاید از نظر شما اهمیت کمتری داشته باشد (اما بیاهمیت نباشد) تکرار این تستها نشان میدهد که شما توجه فراوان دارید.
پیشنهادی: رزومه ساز
چند نکته درباره فعالانه شنیدن:
۱. هنگام گوش کردن، نظز شخصی ارائه ندهید. راه حل نگویید. فقط و فقط در مقام جذب اطلاعات قرار بگیرید. حتی اگر یقین دارید آنچه میگوید غلط است بین صحبتهایش نپرید و حرفش را قطع نکنید. ارائه راهحل یا نظر شخصی و به هر علتی میان صحبتهای شخص مقابل پریدن، یعنی: بیتوجهی.
۲. شنونده خسته و کلافهای نباشید. یادتان بماند که مردم ترجیح میدهند اصلاً شنوندهای نداشته باشند تا اینکه شنونده خسته، بیحوصله و بیعلاقهای داشته باشند. اگر حوصله گوش کردن ندارید، یا کاری هست که باید انجام دهید به جای این پا و آن پا شدن و انگشت در دهان جویدن و مِن و مِن کردن، فقط یک جمله بگویید:
دوست عزیز، الآن کار مهمی باید انجام دهم و این موضوع نمیگذارد به صحبتهای شما گوش دهم. در اولین فرصت ممکن، با هم صحبت میکنیم. سر را به پایین انداختن، به در و دیوار نگاه کردن و بیارتباط سر تکان دادن و… همه نشان بیتوجهی شماست. شنونده فعال بودن شما باعث کاهش استرس و افزایش اعتماد به نفس گوینده مقابل شما میشود. برای ایجاد صمیمیت، مستقیماً به شخص نگاه کنید. وقتی با شما صحبت میکنند به تلوزیون نگاه نکنید، کتاب نخوانید، خود را مشغول نکنید و…
یک سوال طلایی
برای اینکه نشان دهید واقعاً از شنیدن لذت میبرید، یک سوال طلایی وجود دارد که باید در پایان صحبتهای گوینده اعمال شود. و این سوال، این است: «دیگه چی؟» چون ما معمولاً خودمان از کسانی که زیاد صحبت میکنند، خوشمان نمیآید؛ وقتی خود صحبت میکنیم مدام در این احساس به سر میبریم که مبادا زیاد صحبت کرده باشیم و او را ناراحت کرده باشیم. وقتی از دوست خود میپرسید، «از دیروز برایم بگو» و او شروع میکند به تعریف کردن.
پیشنهادی: کاریابی آنلاین
در آخر، که صحبتهایش را جمع و جور میکند. میکروفون را به دست شما میسپارد تا از احساس گناه «زیاد صحبت کردنِ» خود!! به این شکل راحت شود. در این موقع از اوو بپرسید: «دیگه چی؟» «دیگه چی؟» یک سوال کوبنده و موفق در صمیمیت است. «دیگه چی؟» یعنی اینکه: از این که تا حالا به صحبت شما گوش کردم، خسته نشدم بلکه حاظرم بیش از اینها بشنوم. تاکید میکنم این سوال همیشه علاقهمندی و صمیمیت شما را نشان میدهد البته تنها پس از صحبت طولانی گوینده، موثر است.
شنونده فعال در کنفرانس و سمینار و کلاسها
اگر شما میخواهید در کلاس و سمینار و سخنرانیها شنونده فعال باشید؛ اگر میتوانید سوال کنید و در غیر اینصورت، یادداشت برداری کنید. یادداشتهای شما اهمیت صحبتهای گوینده را به خودش نشان میدهد و تایید میکند. عدم یادداشت برداری شما، گاهی چنین برداشت میشود که صحبتها چندان اهمیتی ندارد و شایسته نوشتن نیستند.